آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

آنیتا بهار زندگیمون

93/3/22

23 خرداد من و بابا تصمیم گرفتیم که ببریمت و گوشهاتو سوراخ کنیم خیلی وقته که دلمون میخواست این کارو بکنیم ولی هر وقت که تصمیم میگرفتیم تو مریض میشدی و ما هم دلمون نمیومد البته کار خیلی سختی نبود ولی خوب دله دیگه...خلاصه اونروز رفتیم البته خیلی گشتیم و سراغ یه دکتر خوبو گرفتیم که کارشو خوب انجام بده بعد بردیم مطب دکتر و گوشتو سوراخ کردیم لحظه اول که سوراخ کرد بغض کردی و گریه کردی فدات بشم اما از اونجا که اون آقا با اون چشمهای چپلش سوراخ یکی از گوشهاتو کمی پایینتر زده بود مجبور شدیم دو روز بعد دوباره ببریمت و سوراخشو درست کنه دفعه دوم تا دیدیش گریه کردی و خلاصه بعدش با بستنی آرومت کردیم.قربونت بشم ببخشید تقصیر اون بود که باید علامت میزد دفعه دو...
26 تير 1393

2 خرداد 93

روز جمعه دوم خرداد رفتیم تولد کیارش جون البته تولدش 31 اردیبهشته ولی انداختن جمعه 2 خرداد خیلی خوش گذشت مخصوصا به آنیتا خانوم چون همش نانای میکرد وبا بچه ها بازی میکرد. اینم عکسهای اونروز : آنیتا و یاسمین وتبسم.اون دختر کوچولوی قلمبه تبسم خانومه که آنیتا فقط به دست و پاش نگاه میکرد فکر میکرد عروسکه     اونروز آنیتا خانوم نذاشت یه دونه با کلاه ازش عکس بگیریم تا کلاه میذاشتیم رو سرش  برمیداشت     آنیتا و کیارش.کیارش داره به آنیتا خیار میده     عکس دسته جمعی از بچه ها  فقط تبسم خانوم نیست که فکر کنم خواب تشریف داره       ...
11 تير 1393

بدون عنوان

دختر گلم خیلی شیطون و خوردنی شدی این عکسهارو اوایل خرداد ماه ازت گرفتم ولی فرصت نمیکردم بیام بذارم خلاصه منو بابت این تاخیرهام ببخش عزیز دلم. تو این عکس  داری بوووووو میکنی عکو نگاه کنید میفهمید چی میگم       اینجا داری دنت میخوری قربونت بشم     داری نشون میدی میگی تموم شد یعنی یکی دیگه بدید دیگه     آخه من این ظرف خالی رو چیکار کنم.بازم میخوام     اینم لذت بعد از خوردن دنت به به چه خوشمزه بود قربون اون چشمهات بشم من.راستی میتونیم این عکسهارو واسه تبلیغ دنت بفرستیما     فدای اون دندونات بشم من خو...
10 تير 1393

...

سلام دختر گلم طبق روال باز هم بابت تاخیرم عذر میخوام چند روز که میخوام بیام و واست بنویسم از شیرین زبونیهات و شیرین کاریهات ولی وقت نمیکنم شایدم از تنبلی منه ولی هرچی هست منو ببخش گلم این عکسها واسه فروردین و اردیبهشته هرکدوم که تاریخ دقیقش یادم مونده بود واست مینویسم این عروسکو مامانی واست خریده که هم میشه پوشکش کرد و هم غذا بهش داد و... خیلی دوستش داری و فکر میکنی که بچه است     این صندلی رو هم مامان جون واست خریده و چون تاب میخوره هر موقع میبینیش میگی دا دا یعنی تاب تاب.قربون اون دندونات بشم     اینم یک روز بهاری که رفتیم خونه مامان جون و اونجا از فضای سبز لذت بردیم.   ...
8 خرداد 1393

تولدت هزاران بار مبارک

  تولدت مبارک دختر گلم تولدت هزاران بار مباررررررک  نمیدونم چی بنویسم که احساس قلبیم رو نسبت بهت بازگو کرده باشم ولی این رو بدون که عاشقانه دوستت دارم وخدا را بخاطر تو هدیه الهی هزاران بار شکر میکنم که مرا لایق داشتنت دانست.از خدا میخواهم که خود نگهدار تو باشد و تو را در پناه ذات اقدسش محفوظ بدارد از هر آنچه که برای تو خوب نیست و خود بهتر میداند.و به تو ببخشد هر آنچه که آرزو داری و صلاح تو در آنست.دختر عزیزم خیلی دوستت دارم و تو را به دستان خدای خوب و مهربان میسپارم. عزیز دلم امیدوارم در پناه معبود بی همتا همیشه شاد و سلامت و موفق باشی و عمر طولانی و با عزت داشته باشی.   بزودی میام و از کارهایی...
29 ارديبهشت 1393

روزت مبارک

  مادر مثل مدادیست که هرروز تراشیده شدن و کوچک شدنش را حس میکنیم و میبینیم تا موقعی که تمام شود. اما پدر مثل خودکاریست که هرچقدر هم با آن بنویسیم تغییری در ظاهرش احساس نمیشود چون از درون خالی میشود،فقط یک روز با خبر خواهیم شد که دیگر نمی نویسد...برای سلامتی پدرهایی که هستن و اونهایی که از دنیا رفتن صلوات .   هر سال این موقع یک غمی توی دلم رو میگیره آخه امسال 11 سال که بابام  نیست که این روز عزیز رو بهش تبریک بگم  ولی از موقعی که با بابا امیر ازدواج کردم بابایی جای پدر رو برام پر کرد.خدایا همه باباهایی رو که هستن حفظشون کن تا سایشون بالا سر خانوادشون باشه اونهایی رو هم که رفتن بیامرز. امسال هم من و آنی...
24 ارديبهشت 1393