آنیتاآنیتا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

آنیتا بهار زندگیمون

قشنگترین هدیه خدایی

1391/7/17 13:39
نویسنده : مامان آزاده
344 بازدید
اشتراک گذاری

دلبندم اولین مطلبی که برات مینویسم قشنگترین خبر زندگی من و بابا امیر بود اینکه در
تاریخ15 مهر1391 بود که توسط بیبی چک فهمیدم که یک نی نی کوچولو تو دلم دارم و شب
که بابا امیر اومد خونه بهش گفتم یک خبر خوب واست دارم و بیبی چکو آوردم و بهش
نشون دادم از خوشحالی نمیدونست چیکار کنه آخه بابا امیر خیلی نی نی دوست داره
خلاصه قرار شد صبح برم دکتر و آزمایش بدم.

صبح روز 16 مهر من و مامان جون(مامان فرح) با هم رفتیم پیش خانم دکتر شیرین حیدری و
اون برام سونو نوشت و ما رفتیم سونو و اونجا آقای دکتر گفت که یک جنین تو دلت داری
که 4 هفته و 6 روزشه از خوشحالی میخواستم جیغ بزنم بعد جوابو بردیم پیش خانم دکتر
و اون گفت که مبارکه همه چی خوبه بعدش زنگ زدم به بابا امیر تا این خبر خوبو بدم و
اون هم خیلی خوشحال شد و بهم تبریک گفت راستی 21ام هم عروسی دایی افشین بود .عزیز
دلم تو عروسی دایی هم حضور داشتی.

 عکس اولین سونو

اولین سونوگرافی

 من و بابا امیر تصمیم گرفتیم که من برای معاینات بعدی برم پیش خانم دکتر کاتب تو بیمارستان خاتم الانبیا آخه خیلی دکتر خوبیه یعنی پنجه طلاست.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مثل هیچکس
17 مرداد 92 18:27
سلام . خدا حفظش کنه منم عاشق دخترم ولی تا حالا جرات نکردم ریسک کنم وبرای بارداری اقدام کنم لطفا برام دعاکنید خدا یه دختر ناز وسالم مثل انیتا به منم بده نمیدونم اونایی که بچه ندارن چیکار میکنن من که یکی دارم بازم دوست دارم خدا یکی دیگه به همون بده وای به حال اونا واقعا خدا صبرشون بده ودلشون روشن بشه ان شا الله .


سلام خیلی ممنون.انشاالله که خدا به همه اونایی که نی نی ندارن بده و به شما هم یه دخمل خوشگل و سالم