20 ماهگیت مبارک
سلام دختر گلم زندگی من، عشقم ،نفسم چند روزه میخوام بیام و از شیرین زبونیهات بنویسم ولی وقت نمیکنم آخه تازگیها دوباره مریض شده بودی تازه یک هفته است که داروهات تموم شده انشاالله که دیگه مریض نشی آخه وقتی تو مریض میشی خیلی غصه میخورم عشقم.
نمیدونم از کجا شروع کنم فقط اول اینو بگم که من و بابا امیر هرروز خدارو شکر میکنیم که تورو به م داده نمیدونم اگه تورو نداشتیم چیکار میکردیم مخصوصا وقتی شیرین زبونی میکنی یا شعر میخونی که دیگه حالمون خراب میشه و میخوایم بخوریمت.خدایا شکررررررت
ماشاالله خیلی زود شروع به حرف زدن کردی و الان هم که چند وقتی هست میتونی شعر بخونی اولین شعری هم که یاد گرفتی شع عروسک قشنگ من بود بصورت زیر :
عروسخ (عروسک) قشگ من قمز (قرمز ) پوشیده تو رختخواب ممخ (مخمل )خوابیده آفلین (آفرین ) چون وقتی شعر میخوندی ما میگفتیم آفرین فکر میکردی که آخر شعرهات باید بگی آفرین.البته تو بجای قرمز میگفتی سبز پوشیده چون لباس عروسکت سبز بود لهی قربونت بشم
دومین شعری که یاد گرفتی خرگوش من چه نازه بود : خرگوش من ته (چه ) نازه گوشاش دلازه (درازه ) دساش (دستهاشو ) پیش میاره رو همیگه میذاره میخوره آهو بذاره .هرچقدر میگم بگو برگ کاهو نمیگی و آخرشو میگی آهو بذاره این بذاره رو نمیدونم از کجا آوردی
اتل متل توتوله گاو مسن (حسن ) چجوره نه شیر داره نه مستون (پستون ) آچین واچین .فدات بشم که نصفه میخونی
کبوتر ناز من تنها نشسته دلم براش میشوزه (میسوزه ) پرش ششسته (شکسته ) مامان جون ملبون (مهربون ) بالشو بسته.بعضی وقتها هم فقط وسطهای شعررو میخونی کبوتر ناز من خوب میشی فردا دوباله ( دوباره ) پر میکشی آشمونا ( آسمونها) این شعررو از برنامه خاله شادونه که واسه هانا ضبط کرده بودن یاد گرفتی عزیز دلم
پر و پر و پر میزنه شاپرک اومده میگه تللدت ( تولدت ) مبارک ، تللدت مبارک تللدت مبارک
آخرین شعری هم که یاد گرفتی و بابا یادت داده اینه : بارون میاد شرشر پشت خونه هاجر ، هاجر علوشی (عروسی ) کرده دم عروسی کرده خروسی رو میگی عروسی
از یک تا ده هم میتونی بشماری
دیگه خوب منظورت رو بهمون میرسونی که چی میخوای ، سر سفره هم خودت قاشقتو میگیری دستت و غذا میخوری البته بیشترشو میریزی زمین یک روز یادم رفته بود قاشقت رو بیارم زود گفتی قاشق من کو یا وقتی چایی میریزم حتما باید تو استکان کوچیک هم واسه تو بریزم حتی اگه نخوای بخوری من باید بریزم
میتونی از آب سرد کن یحچال آب بریزی تو لیوان که عکسشو میذارم ، خیلی سوال میپرسی مثلا من دارم آشپزی میکنم میای میگی مامان چیکار میکنی یا چی میپزی بعد میگی من بپزم یعنی هم بزنم یه کفگیر هم برمیداری دستت که بیای هم بزنی.خلاصه هرکاری میکنم میپرسی میگی چیکار میکنی یا با بابا حرف میزنیم میگی چی گفتی
راستی دیگه روزها پوشکت نمیکنم فقط بعد از ظهر و شب موقع خواب یا بیرون رفتنی پوشکت میکنم.آفرین به تو دختر خوشگل من
بعدا میام و عکسهای خوشگلت رو میذارم و اگه چیزی جامونده بود اضافه میکنم
امیدوارم که همیشه صحیح و سالم باشی عزیز دلم
20 ماهگیت مبارررررررک دختر گلم